darya

آدم هایی هستند که بودنشون حتی مجازی به آدم آرامش می ده !

 
 
آن روز خوش کجاست که از طالع بلند
بر هر کرانه پرتو مهرش بگستریم

بی‌روشنی پدید نیاید بهای دُر
در ظلمتِ زمانه که داند چه گوهریم؟
 
#هوشنگ_ابتهاج
نویسنده: maryam ׀ تاریخ: شنبه 23 فروردين 1399برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

کسی نیست..
بیا زندگی را بدزدیم، آن‌وقت
میان دو دیدار قسمت کنیم
بیا با هم از حالت سنگ چیزی بفهمیم
بیا زودتر چیزها را ببینیم
ببین، عقربک‌های فواره در صفحهء ساعت حوض
زمان را به گردی بدل می‌کنند

بیا آب شو مثل یک واژه
در سطر خاموشی‌ام
بیا ذوب کن در کف دست من
جرم نورانی عشق را...

#سهراب_سپهری

 

 

نویسنده: maryam ׀ تاریخ: شنبه 23 فروردين 1399برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 

 

 

گه چرخ زنان ، همچون فلکم
گه بال زنان ، همچون ملکم

چرخم پی حق، رقصم پی حق
من زانِ ویم ، نی مشترکم

چون دید مرا ، بخرید مرا
آن کانِ نمک ،زان بانمکم

 


#مولانای_جان

 

نویسنده: maryam ׀ تاریخ: شنبه 23 فروردين 1399برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

در خاک هم
دلم به هوایِ تو می تپد

چیزی کم
از بهشت ندارد هوای تو


#قیصر_امین_پور

 

نویسنده: maryam ׀ تاریخ: شنبه 23 فروردين 1399برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

جایگاهی درون شما وجود دارد
که همواره در ورای آشفتگی زندگی است
جهانی آرام, پر نشاط
و به دور از واژه ،
که متضادی ندارد
خود باید آن را کشف کنید.

#اکهارت_تله

 

 

نویسنده: maryam ׀ تاریخ: چهار شنبه 13 فروردين 1399برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

دوست داشتن قانونِ خاصی نمی خواهد
آنچنان پیچیده نیست که نتوانی برای دلت توضیح بدهی.
همان که یک نفر می آید که دلت را مالامالِ
دوست داشتن میکند،
حرفهایش با همه فرق میکند و محبت هایش
روحت را گرم می کند
و چشم هایش آشناترین واقعه یِ زندگی ات میشود
همان که میتوانی سالها با او حرف بزنی و
کلمه و جمله ها و داستانها تمام نشوند
که دوست داشتنش دلت را زخمی نمی کند و روحت را دلگیر..
یعنی انتخابت قشنگ ترین تصمیمِ روزگارت است...

 

نویسنده: maryam ׀ تاریخ: چهار شنبه 13 فروردين 1399برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

اگر از من بپرسید؛
که برای انجام چه کاری
به این دنیا آمده‌ام،
من به عنوان یک هنرمند،
به شما پاسخ خواهم داد که :
من اینجا هستم
تا با صدای بلند زندگی کنم...!

#امیل_زولا

 

نویسنده: maryam ׀ تاریخ: چهار شنبه 13 فروردين 1399برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

زنی باش که:
تکیه‌گاه است!
محکم است
زنی باش که اگر
یک روز از غم بارید
فردا،
زیباترین لباسش را بپوشد!
"لبخند"بزند و "ادامه دهد"
عاشق باش و لطیف!
زن بودن بی‌نیاز بودن است

 

نویسنده: maryam ׀ تاریخ: چهار شنبه 13 فروردين 1399برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 

بیا کمی عاشقی کنیم
در این شهری که
پشت دلواپسی هایش،
دوست داشتن ها
از یادش کوچ کرده است...
خدا را چه دیدی شاید روزی
عشق هم مُسری شود،
شهری را مبتلا کند
و عالمی را به جنون بکشاند ...

 

نویسنده: maryam ׀ تاریخ: چهار شنبه 13 فروردين 1399برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

خداجهان رارنگ کرده
رنگ عشق
این رنگ هرگزخشک نمیشود
ازهرطرف که بگذری
لباست به گوشه ای میگیرد
رنگی میشوی
کاش چنان محتاط نباشی
شادباش وبی پروابگذر
خداکسی رادوست داردکه لباسش رنگی‌ترست!

 

نویسنده: maryam ׀ تاریخ: چهار شنبه 13 فروردين 1399برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

نمى دانم
من وارونه ام یا جهان ؛
این جهان است كه مى چرخد در ذهن من مدام ،
یا من در ذهن جهان !

بى تو
وارونه ام !
جهانم
نمى چرخد !

 

نویسنده: maryam ׀ تاریخ: چهار شنبه 13 فروردين 1399برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

آدمها را تشویق کنید
بگذارید جوانه بزنند و‌ رشد کنند
به آدمها انگیزه ی خوب شدن بدهید
مهربان باشید
دست از تلخ بودن بردارید
علت حال خوب آدم ها باشید
وقتی به شما پناه می آورند...

 

 

نویسنده: maryam ׀ تاریخ: چهار شنبه 13 فروردين 1399برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

نقد صوفی نه همه صافی بی غش باشد
ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد


صوفی ما که ز ورد سحری مست شدی
شامگاهش نگران باش که سرخوش باشد


خوش بود گر محک تجربه آید به میان
تا سیه روی شود هر که در او غش باشد


خط ساقی گر از این گونه زند نقش بر آب
ای بسا رخ که به خونابه منقش باشد


ناز پرورد تنعم نبرد راه به دوست
عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد


غم دنیا دنی چند خوری باده بخور
حیف باشد دل دانا که مشوش باشد

دلق و سجاده حافظ ببرد باده فروش
گر شرابش ز کف ساقی مه وش باشد

#حضرت‌حافظ

 

 

 

 

نویسنده: maryam ׀ تاریخ: سه شنبه 12 فروردين 1399برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

و تپش‌های بهار را می‌شمارم
در قلب پرندگان
و لرزش خارها و برگ و بهار را می‌شمارم
بی‌شمار
تویی
که در تمام خانه پراکنده‌ای...

 

#شمس_لنگرودی

 

 

 

نویسنده: maryam ׀ تاریخ: سه شنبه 12 فروردين 1399برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

همچو موجم یک نفس آرام نیست
بسکه طوفان زا بود دریای دل

دل اگر ازمن گریزد وای من
غم اگر از دل گریزد وای دل

ما ز رسوایی بلند آوازه ایم
نامور شد هر که شد رسوای دل

#رهی_معیری

نویسنده: maryam ׀ تاریخ: سه شنبه 27 اسفند 1398برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 اسفند هر چه سرد،
هرچه سخت اما در پی اش بهاری هست
درست مثل زندگی که
 روزهای سختش هرچه طاقت فرسا
اما در گذر است!

آدم ها می آیند با خودشان شوق
می آورند،
 امید و رشته های نازک دلبستگی
رشته ها که طنابی ضخیم شد
از ترس به دام افتادن میروند
از آنها کوله باری می ماند
 پر خاطره و دلبستگانی که در خاطره ها جا می مانند...

فراموشی گره کوری ست که به دست زمان باز میشود

اسفندِ رابطه ات در گذر است
خاطره ها را درس کن،
و بهار را با حال دیگری آغاز کن!

 


نتیجه تصویری برای تصاویر واقعی زمستان متحرک500 × 700

نویسنده: maryam ׀ تاریخ: سه شنبه 26 اسفند 1398برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

زیبا؛
آنگونه عاشقم
که حرمت مجنون را احساس می کنم
آنگونه عاشقم
که نیستان را
یکجا هوای زمزمه دارم
آنگونه عاشقم
که هر نفسم شعر است ...
زیبا!
چشم تو شعر، چشم تو شاعر است!
من دزد شعرهای چشم تو هستم ...

 

 

نویسنده: maryam ׀ تاریخ: دو شنبه 26 اسفند 1398برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

غمش را غیر دل سر منزلی نیست
ولی آن هم نصیب هر دلی نیست

کسی عاشق نمی‌بینم و گر نه
میان جان و جانان حایلی نیست

#فروغی_بسطامی

 

نویسنده: maryam ׀ تاریخ: یک شنبه 25 اسفند 1398برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 

دلا تا کی درین زندان فریب این و آن بینی
یکی زین چاه ظلمانی برون شو تا جهان بینی
به حکمتها قوی پر کن مرین طاووس عرشی را
که تا زین دامگاه او را نشاط آشیان بینی
نظرگاه الاهی را یکی بستان کن از عشقی
که در وی رنگ و بوی گل ز خون دوستان بینی
خلیل ار نیستی چه بود تو با عشق آی در آتش
که تا هر شعله‌ای ز آتش درخت ارغوان بینی
اگر صد بار در روزی شیهد راه حق گردی
هم از گبران یکی باشی چو خود را در میان بینی
امین باش ار همی ترسی ز مار آن جهان کز تو
به کار اینجا امین باشی ز مار آنجا امان بینی
بهشت و دوزخت با تست در باطن نگر تا تو
سقرها در جگر یابی جنانها در جنان بینی
به چشم عافیت بنگر درین دنیا که تا آنجا
نه کس را نام و نان دانی نه کس را خانمان بینی
یکی از چشم دل بنگر بدین زندان خاموشان
که تا این لعل گویا را به تابوت از چه سان بینی
سنایی

نویسنده: maryam ׀ تاریخ: جمعه 20 آذر 1394برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

آتش به جانم افکند، شوق لقای دلدار
از دست رفت صبرم، ای ناقه! پای بردار
ای ساربان، ! خدا را؛ پیوسته متصل ساز
ایوار را به شبگیر، شبگیر را به ایوار
در کیش عشقبازان، راحت روا نباشد
ای دیده! اشک می‌ریز، ای سینه! باش افگار
هر سنگ و خار این راه، سنجاب دان و قاقم
راه زیارت است این، نه راه گشت بازار
با زائران محرم، شرط است آنکه باشد
غسل زیارت ما، از اشک چشم خونبار
ما عاشقان مستیم، سر را ز پا ندانیم
این نکته‌ها بگیرید، بر مردمان هشیار
در راه عشق اگر سر، بر جای پا نهادیم
بر ما مگیر نکته، ما را ز دست مگذار
در فال ما نیاید جز عاشقی و مستی
در کار ما بهائی کرد استخاره صد بار
شیخ بهایی

نویسنده: maryam ׀ تاریخ: جمعه 20 آذر 1394برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 
 

تو دیدی هیچ عاشق را که سیری بود از این سودا
تو دیدی هیچ ماهی را که او شد سیر از این دریا
تو دیدی هیچ نقشی را که از نقاش بگریزد
تو دیدی هیچ وامق را که عذرا خواهد از عذرا


ادامه مطلب
نویسنده: maryam ׀ تاریخ: جمعه 20 آذر 1394برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 

مرا آن دلبر پنهان همی‌گوید به پنهانی
به من ده جان به من ده جان چه باشد این گران جانی
یکی لحظه قلندر شو قلندر را مسخر شو
سمندر شو سمندر شو در آتش رو به آسانی
در آتش رو در آتش رو در آتشدان ما خوش رو
که آتش با خلیل ما کند رسم گلستانی
نمی‌دانی که خار ما بود شاهنشه گل‌ها
نمی‌دانی که کفر ما بود جان مسلمانی
سراندازان سراندازان سراندازی سراندازی
مسلمانان مسلمانان مسلمانی مسلمانی
خداوندا تو می‌دانی که صحرا از قفس خوشتر
ولیکن جغد نشکیبد ز گورستان ویرانی
کنون دوران جان آمد که دریا را درآشامد
زهی دوران زهی حلقه زهی دوران سلطانی
خمش چون نیست پوشیده فقیر باده نوشیده
که هست اندر رخش پیدا فر و انوار سبحانی
مولانای جان

نویسنده: maryam ׀ تاریخ: جمعه 20 آذر 1394برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 
یکی از روزهای چهل سالگیت
در میان گیر و دار زندگی ملال آورت
لابه لای آلبوم عکس هایت
عکس دختری مو مشکی را پیدا میکنی

زندگی برای چند لحظه متوقف میشود
و قبض های برق و آب برایت بی اهمیت

تازه میفهمی
بیست سال پیش
چه بی رحمانه
او را
در هیاهوی زندگی جا گذاشتی!
تجملات هیچ‌وقت جاذبه‌ای برایم نداشت،
من چیزهای ساده را دوست دارم
کتاب‌ها را... تنهایی را...
یا بودن با کسی که تو را می‌فهمد ...
.
.
دافنه_دوموریه
نویسنده: maryam ׀ تاریخ: جمعه 20 آذر 1394برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 

ﻣﺎ ﺧﺎﻧﻪ ﺑه دﻭﺷﯿﻢ ﻭ ﺟﻬﺎﻥ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺎ ﻧﯿﺴﺖ
ﺩﺭ ﺣﻠﻘﻪ ی ﻣﺎ ﻧﯿﺴﺖ ﻫﺮ ﺁﻧﮑﺲ ﮐﻪ ﭼﻮ ﻣﺎ ﻧﯿﺴﺖ

ﻣﺎ ﺯﺍﺩﻩ ی ﺩﺭﺩﯾﻢ ﻭ ﺭﻩ ﻋﺸﻖ ﺑﭙﻮﯾﯿﻢ
ﺩﺭ ﺩﯾﺮ ﺧﺮﺍﺑﺎﺕ ﺑﻪ ﮐﺲ ﺣﮑﻢ ﺑﻘﺎ ﻧﯿﺴﺖ

ﻣﺎ ﺭﻧﺪ ﻭ ﻧﻈﺮﺑﺎﺯ ﻭ ﺣﺮﯾﻔﯿﻢ ﺑﻪ ﻋﺎﻟﻢ
ﺟﺰ ﺩﻭﺳﺖ، ﺑﻪ ﮐﺲ، ﺧﻮﻥ ﻧﻈﺮﺑﺎﺯ ﺭﻭﺍ ﻧﯿﺴﺖ

ﻣﺠﺮﻭﺡ ﺯ ﻋﺸﻘﯿﻢ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺷﺎﺩ ﺭﻭﺍﻧﯿﻢ
اﻧﺪﺭ ﻣﺮﺽ ﻋﺸﻖ ﺑه جز ﻋﺸﻖ ﺩﻭﺍ ﻧﯿﺴﺖ

ﻫﻤﺒﺴﺘﺮ ﻣﺎ ﺑﻮﺩ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﻏﻢ ﻋﺎﻟﻢ
اﻣﺮﻭﺯ ﺑه جز "ﻋﺸﻖ" ﮐﺴﯽ ﺩﺭ ﺑﺮ ﻣﺎ ﻧﯿﺴﺖ

ﺭﺳﻮﺍﯼ ﺟﻬﺎﻧﯿﻢ ﻭ ﺑﮕﻮﯾﯿﻢ ﺑﻪ ﻓﺮﯾﺎﺩ
ﻋﻤﺮﺵ ﺑﻪ ﻓﻨﺎ ﺑﻮﺩ ﻫﺮ ﺁﻧﮑﺲ ﮐﻪ ﭼﻮ ﻣﺎ ﻧﯿﺴﺖ

ﺟﺰ ﺭﺍﻩ ﻧﻈﺮ ﺭﺍﻩ ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﻧﺸﻨﺎﺳﯿﻢ
ﺩﺭ ﻣﺬﻫﺐ ﻣﺎ ﮐﻔﺮ ﺑه جز ﺟﻮﺭ ﻭ ﺟﻔﺎ ﻧﯿﺴﺖ

ﻣﺎ ﺳﺮ ﺑﻪ ﺍﺩﺏ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺳﺠﺎﺩﻩ ﮔﺬﺍﺭﯾﻢ
ﺍﺯ ﺣﻠﻘﻪ ﺟﺪﺍ ﮔﺸﺖ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺣﯿﺎ ﻧﯿﺴﺖ

نویسنده: maryam ׀ تاریخ: جمعه 20 آذر 1394برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 

کَـــــر شدم !!!
چقدر نوشته های اینجا بلند گریه می کنند !
انگار تقصیر هم ندارند ... !
انگار زیاد منتظر ماندند ،
و شاید حدیث بی قراریست
و یا ...
عاشقانه هایی که نوشتن ندارد...
و من ...
هنوز رویا می بافم ...

 

نویسنده: maryam ׀ تاریخ: جمعه 22 خرداد 1394برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 
 
 

 

گاهی باید
بر خلاف رودخانه شنا کرد
این را فقط،
ماهیان آزاد می فهمند!
(مهدی جاسم زاده)

 

نویسنده: maryam ׀ تاریخ: جمعه 22 خرداد 1394برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

برای روح های شکننده و کم انعطاف
که تمایل به دلتنگی دارند
زندگی کردن فقط نوعی تنبیه بسیار سخت است

مرد تکثیر شده..

ژوزه ساراماگو

 

 

نویسنده: maryam ׀ تاریخ: جمعه 8 خرداد 1394برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 

در ازدحام این همه ظلمت
بی عصا
چراغ را هم از ما گرفته اند
اما من
دیوار به دیوار
به سایه روشن خانه باز خواهم گشت.
پس زنده باد امید!
.....
سید علی صالحی

 

نویسنده: maryam ׀ تاریخ: جمعه 8 خرداد 1394برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 
وقتی می شود دقایق عمرت را با آدم های خوب بگذرانی
چرا باید لحظه هایت را صرف آدم های کوچک شان مدام
درگیر حسادت ها و کینه ورزی های بچه گانه اند یا مدام
برای نبودنت برای خط زدنت تلاش می کنند؟
زیگموند فروید
 
نویسنده: maryam ׀ تاریخ: جمعه 8 خرداد 1394برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 
ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﻋﺎﺷﻖ ﺑﻮﺩ
ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺁﺳﺎﻧﯽ ..
ﻣﻦ ﺧﻮﺩﻡ
ﭼﻨﺪﺳﺎﻟﯽ ﺳﺖ ﮐﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﻫﺴﺘﻢ
ﻋﺎﺷﻖ ﺑﺮﮒ ﺩﺭﺧﺖ
ﻋﺎﺷﻖ ﺑﻮﯼ ﻃﺮﺑﻨﺎﮎ ﭼﻤﻦ
ﻋﺎﺷﻖ ﺭﻗﺺ ﺷﻘﺎﯾﻖ ﺩﺭﺑﺎﺩ
ﻋﺎﺷﻖ ﮔﻨﺪﻡ ﺷﺎﺩ !
ﺁﺭﯼ
ﻣﯿﺘﻮﺍﻥ ﻋﺎﺷﻖ ﺑﻮﺩ
ﻣﺮﺩﻡ ﺷﻬﺮ ﻭﻟﯽ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ
ﻋﺸﻖ ﯾﻌﻨﯽ ﺭﺥ ﺯﯾﺒﺎﯼ ﻧﮕﺎﺭ !
ﻋﺸﻖ ﯾﻌﻨﯽ ﺧﻠﻮﺗﯽ ﺑﺎ ﯾﮏ ﯾﺎﺭ !
ﯾﺎﺑﻘﻮﻝ ﺧﻮﺍﺟﻪ، ﻋﺸﻖ ﯾﻌﻨﯽ ﻟﺤﻈﻪ ﯼ ﺑﻮﺱ ﻭ ﮐﻨﺎﺭ !
ﻣﻦ ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﻢ ﭼﯿﺴﺖ
ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﮔﻮﯾﻨﺪ ..
ﻣﻦ ﻧﻪ ﯾﺎﺭﯼ ﻧﻪ ﻧﮕﺎﺭﯼ ﻧﻪ ﮐﻨﺎﺭﯼ ﺩﺍﺭﻡ ...
ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﺍﻣﺎ ﻣﻦ،
ﺑﺎﺗﻤﺎﻡ ﺩﻝ ﺧﻮﺩ ﻣﯿﻔﻬﻤﻢ !
ﻋﺸﻖ ﯾﻌﻨﯽ ﺭﻧﮓ ﺯﯾﺒﺎﯼ ﺍﻧﺎﺭ
 
نویسنده: maryam ׀ تاریخ: جمعه 8 خرداد 1394برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 30 صفحه بعد

CopyRight| 2009 , yasesorati.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com